در راستای تلاشهای صلحیاران دادسرای جنایی تهران ۲ محکوم به قصاص دیگر از اجرای حکم قصاص رهایی یافتند.
این ۲زندانی محکوم به قصاص که مجموعا ۳۴ سال حبس را تحمل کرده بودند با تلاش قابل تقدیر صلحیاران دادسرای جنایی تهران به بازگشت به زندگی و چشیدن طعم آزادی امیدوار شدند.
بامداد ۳۰تیرماه سال ۱۳۸۴ هنگامیکه عقربههای ساعت اندکی از ساعت یک گذشته بود راننده یک خودرو سمند با پلیس تماس گرفت و خبر از وقوع یک نزاع خونین داد: «در حال عبور از ۵ کیلومتری جاده «تلو» بودم که مردی خود را در مسیر حرکت ماشینم قرار داد و درخواست کمک کرد».
او همچنین به پلیس گفت: «در چند قدمی این مرد جوان، مرد دیگری خونین روی زمین افتاده است و نیاز به انتقال به بیمارستان دارد».
بدنبال این تماس، امدادگران اورژانس و پلیس راهی محل شده و پسر مجروح ۲۲ساله را به بیمارستان انتقال دادند علی رقم تلاش کادر درمان جوان ۲۲ ساله بر اثر شدت جراحات پس از یک ساعت جان خود را از دست و گزارش این قتل به تیم جنایی اعلام شد.
مرد جوان که به عنوان مضنون قتل در محل بازداشت شده بود در تحقیقات اولیه به پلیس گفت: «مقتول بچه محلم بود و یک ماهی میشد که پشت سر من حرف میزد. ساعت ۱۲شب او را در خیابان دیدم و گلایه کردم که چرا پشت سرم حرف میزند. او گفت اینجا جای مناسبی برای صحبت نیست و باهم سوار موتور شده و به سمت جاده تلو آمدیم. در آنجا باهم درگیر شده و مقتول با چاقو به من حمله کرد و من هم برای دفاع از خود با چاقویی که به همراه داشتم به او ضربهای زدم. مقتول روی زمین افتاد و من که تازه متوجه شدم دست به چهکاری زدهام، سعی کردم از رانندههای عبوری کمک بخواهم تا او را به بیمارستان برسانم. به همین دلیل جلوی یک ماشین سمند را گرفتم.
بدنبال این جنایت، متهم جوان که «بهرام» نام دارد همراه با ماموران به صحنه جرم بازگشت و به بازسازی صحنه قتل پرداخت. بهرام در جریان دادرسی در دادگاه ابراز پشیمانی کرد و از اولیای دم درخواست بخشش کرد. اما مادر مقتول درخواست قصاص را مطرح کرد وگفت: «سالها قبل همسرم فوت کرد و من با سختی پسرم را بزرگ کردم و برای او آرزوها داشتم و خواهان قصاص قاتلش هستم».
به درخواست مادر مقتول، حکم قصاص صادر شد و پرونده برای اجرای حکم به دادسرای جنایی تهران ارجاع شد. از اینجای داستان به بعد پای صلحیاران دادسرای جنایی تهران به پرونده این قتل که برای اجرا آماده شده بود باز شد. با تلاش واحد صلح و سازش مستقر در دادسرای امور جنایی تهران و گفتگو با مادر مقتول دل او به رحم آمد و در نهایت این مادر دلسوخته برای رضای خدا از قصاص قاتل فرزندش گذشت کرد و مرد جوان از قصاص رهایی یافت».
دومین محکومی که موفق به اخذ رضایت شد مرد جوانی بود که دامادشان را به قتل رسانده بود. این جنایت سوم تیرماه سال ۱۳۸۸ رقم خورده بود و ماجرای این قتل به این شکل بود که خواهر «کاوه»، متهم به قتل طی تماسی که با مادرش گرفته بود عنوان کرد که همسرش به شدت عصبانی است و بین آنها نزاعی صورت گرفته است.
کاوه نیز به دنبال این تماس راهی منزل خواهرش شد؛ اما زمانی که به آنجا رسید با دامادشان و برادرش و چند دوست او روبهرو شد و بین آنها نزاعی به قوع پیوست. برادر کاوه که تازه از این ماجرا با خبر شده بود به کمک خواهر و برادرش رفت. با ورود برادر کاوه به ماجرا درگیری آنها شدت بیشتری گرفت و این ماجرا به قتل داماد خانواده به دست کاوه پایان یافت و مرد جوان دستگیر و تحت بازجویی قرار گرفت.
پس از آن کاوه به قتل داماد خانواده اعتراف کرد و همراه مامورین اداره آگاهی در محل وقوع جرم به بازسازی صحنه قتل پرداخت. با توجه به اعتراف صریح کاوه به قتل مرتکب شده پروندهای در این رابطه تشکیل و او به دستگاه قضایی معرفی شد. قضات دادگاه به استناد مدارک و شواهد موجود در پرونده، درخواست قصاص اولیای دم و اظهارات عامل جنایت حکم بر قصاص صادر کردند. پرونده این جنایت نیز برای اجرای حکم قصاص به دادسرای جنایی تهران ارجاع شد و اینبار هم صلحیاران واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران با گفتگوهای مثمر ثمر خود اولیای دم این پرونده را به بخشش به خاطر رضای خدا و ایام اربعین حسینی دعوت کردند و اولیای دم از اجرای حکم قصاص فرزند خود گذشتند و قاتل فرزند خود را بخشیدند.
با گذشت این ۲خانواده از اجرای حکم قاتل فرزندان خود، صلحیاران دادسرای جنایی تهران با تلاشهای قابل تقدیر خود موفق شدهاند ۳۷نفر را از از چوبهدار نجات دهند. عصر امروز نیز صلحیاران دادسرای جنایی تهران با برگزاری یک مراسم گلریزان سعی دارند دیه درخواستی اولیای دم یک سرباز محکوم به قصاص را تامین کنند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟